-
تولد ی دو باره
پنجشنبه 28 مهرماه سال 1384 01:15
دردی کهنه سراسر وجودم رو گرفته. دردی که از روحم نشات می گیره .تنهایی تنها دوستی بوده که همیشه همراه و همدمم بوده و شکست تنها رویداد زندگی من.بازم به گذشته ها بر میگردم. نمیتونم فراموشش کنم... . همه جا تاریکه انگار هیچوقت نوری اینجا نتابیده.توی این تاریکی دنبال فندکم میگردم بالا خره پیداش میکنم. یه جایی پایین تخت کهنه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 28 مهرماه سال 1384 00:48
ÿØÿà JFIF H H ÿÛ C ÿÛ C ÿÀ Â, ÿÄ ÿÄ O !1A"Qa2Bq‘#Rb¡±$3CrÁÑ4S‚’áðDÂT¢²Ò%&cds“³âñòÿÄ ÿÄ * !1AQ"2q#Ba3b‘ÿÚ ? ½¯)¸áŠƒ ¢FºwPwE hŽ5=U6Q5...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 مهرماه سال 1384 00:29
داشتم فراموشت میکردم اما باز دوباره دیدمت.دوباره دیدمت.دوباره یاد گذشته ها افتادم.هیچوقت به اندازه زمانی که با تو بودم بهم خوش نگذشت.حتی اگه باهام دعوا میکردی.نمیدونم چی شد که یهو گذاشتی رفتی...داشتم فراموشت میکردم... (چرا باید به خودم هم دروغ بگم؟هیچوقت نتونستم و نخواستم که فراموشت کنم. چرا ادم باید بهترین لحظات...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 مهرماه سال 1384 01:22
[#blog title] [#blog title] [+blogsky] [#headline] [#text] [+comment] نظرات [[#comment count]] [-comment] لینک نوشته [#author] - [#date] [-blogsky] خانه وبلاگ مکاتبه با [#admin name] [#counter] :بازدید لینک دوستان لیست وبلاگ های فارسی طراح قالب ، ماکرومدیا تالار پرشین تاک آرشیو وبلاگ [+archivelist] [#archivelistitem]...
-
عنکبوت
جمعه 15 مهرماه سال 1384 00:43
سلام امیدوارم از خوندن نوشته های من خسته نشده باشید تمام وجودم رو یه حس عجیبی فرا گرفته. تنفر عشق دوست داشتن نمیدونم چیه؟ دیگه چیزی رو که بهم احساس ارامش بده رو توی خودم یا هر جای دیگه ای پیدا نمیکنم انگار یکی تمام شادیهامو ازم گرفته.یه چیزی مثل خوره.دوباره بیاد چشماش افتادم. هیچوقت نتونستم ته چشمای عمیقش رو ببینم ....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1384 01:02
باز هم مثل همیشه باز هم باید کلی سختی بکشم اخه چرا خدایا مگه من چه گناهی کردم چرا؟چرا همه قبول شدن به جز من؟ همه اونایی که حداقل تو درس از من بدتر بودن. هیچوقت شانس نداشتم حتی وقتیکه دانشگاه بدون ازمون شد .همه قبول شدن بجز من .معدلم حد نصاب بود.خدا وکیلی ادم بیچاره تر از من دیدین؟حتی دانشگاه ازاد بدون کنکور هم قبول...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 28 مردادماه سال 1384 10:42
اعتیاد از نوعی دیگر سر گذشت یک معتاد سلام من یه معتادم نه اشتباه نکنید اعتیاد من هروئین و اکستازی واینجور چیزا نیست من معتاد اینترنت هستم میدونید جه جوری معتادش شدم؟ خودم خواستم از روی این کنجکاوی لعنتی وگرنه رفیقی نداشتم که بخواست ناباب باشه خودم کردم که لعنت بر خودم باد.خلاصه سرتونو درد نیارم امان از روزی که چت یاد...